زبانحال فرزند حضرت زینب سلام الله علیها
الا اى آسمــان عشق بنگر اخـتـر خود را بلا گردان اصغر كن دو طفل خواهر خود را بیا و بر مگردان این كفن پوشان زینب را كه نزد فـاطمه بالا بگیرد او سر خود را توهر جا رفتى و زینب كنارت بود و ما بودیم به دنبالت بِبَر بر نى سر دو یاور خود را بدان غیرت ز حیدر، رزم از عباس تو داریم نظر كن رزم شاگردان میر لشگر خود را زنسل جعفریم و دستِ بسته روزى ما نیست بده اذنى كه نگشائیم این بال و پر خود را وفاى مادر ما بعد از این بهتر عیان گردد تو هرگز نشنوى آه و فغان خواهر خود را تو میدانى كه سیلى خوردن مادر چه بد دردى است چسان ما بنگریم آزرده روى مادر خود را؟ |